موسی کلیم الله شعرمجید خضرایی

دریاکنار آسیه مادر مثال هم

دیدند روی آیه ی موسی ، جمال هم

عزم زلال نیل به دربار روح داد

امواج و صخره ها همه در اعتدال هم

هدیه ز آه و لاجرم و رود آمده

توحید و کفر خیره شده در وصال هم

از مادرانه های شب غار بارادار

تا جای گرم مادر و حوا کمال هم

خفته کنار بستر فرعون قاتلش

فرعون و آسیه به فکر غزال هم

ارواح سنگ خورده ی مرآتیان کشند

نرمی به سر معرفی خود جمال هم

برده شده است مالک ارباب بی قرار

هروقت قهر کرده شده شهر سوگوار

ادامه نوشته

حضرت موسی

دریاکنار آسیه مادر مثال هم

دیدند روی آیه ی موسی ، جمال هم

عزم زلال نیل به دربار روح داد

امواج و صخره ها همه در اعتدال هم

هدیه ز آه و لاجرم و رود آمده

توحید و کفر خیره شده در وصال هم

از مادرانه های شب غار بارادار

تا جای گرم مادر و حوا کمال هم

خفته کنار بستر فرعون قاتلش

فرعون و آسیه به فکر غزال هم

ارواح سنگ خورده ی مرآتیان کشند

نرمی به سر معرفی خود جمال هم

برده شده است مالک ارباب بی قرار

هروقت قهر کرده شده شهر سوگوار

ادامه نوشته